ویژگی های مالیات بر ارزش افزوده
در مقاله مربوط به “آشنایی با ارزش افزوده” با ماهیت ارزش افزوده آشنا شدیم و کمی هم در مورد مالیات بر ارزش افزوده شناخت پیدا کردیم. در مقاله پیش رو انواع، مزایا، معایب و… مالیات بر ارزش افزوده را یک به یک و به ترتیب مورد بررسی قرار خواهیم داد.
انواع مالیات بر ارزش افزوده
۳ نوع مختلف مالیات بر ارزش افزوده داریم که به ترتیب عبارتند از:
نوع اول: مالیات بر ارزش افزوده مصرفی:
مالیات بر ارزش افزوده مصرفی یکی از متداول ترین روش های سنجش مالیات بر ارزش افزوده است. به کسب و کارها این امکان را می دهد که مالیات پرداخت شده را از خریدهای مالیاتی کسر کنند. این روش از سایر روش ها متداول تر است زیرا به صورت تساوی گرایانه تری درآمد به دست آمده به وسیله نیروی کار و سرمایه را مالیات بندی می کند.
نوع دوم: مالیات بر ارزش افزوده درآمد خالص:
مالیات بر ارزش افزوده درآمد خالص، این امکان را فراهم می کند که VAT پرداخت شده برای خریدهای سرمایه ای در طی سال ها، به صورت تدریجی و همانند مبلغ استهلاک کسر شود.
نوع سوم: مالیات بر ارزش افزوده برGNP
در این روش پایه مالیاتی به صورت تقریبی برابر با GNP خصوصی است.
تفاوت مالیات بر ارزش افزوده با مالیات بر فروش
در واقع پایه مالیاتی مالیات بر ارزش افزوده، مصرف افراد است و بر سرمایه گذاری، درآمد و پس انداز آنها وضع نمی شود. مالیات بر ارزش افزوده به عبارتی نوعی از مالیات بر فروش ملی به شمار می آید، گر چه عملکرد آن به طور کلی متفاوت است. مالیات بر فروش، بر قیمت کلی محصول فروخته شده و VAT بر ارزش افزوده شده در هر مرحله از تولید و توزیع بر محصول وضع می شود.
با اینکه مالیات بر ارزش افزوده پیچیده تر از مالیات بر فروش است، سیستم های مالیات بر ارزش افزوده برخلاف مالیات بر فروش، موانع بیشتری در برابر تقلب مالیاتی دارند زیرا مالیات در بیش از یک نقطه از مراحل چرخه توزیع وضع می شود. به عقیده بعضی، سیستم مالیات بر ارزش افزوده آسان تر و استاندارد تر از سیستم سنتی مالیات بر فروش است.
مزایای مالیات بر ارزش افزوده
سیستم مالیات بر ارزش افزوده حاوی نقاط مثبت غیرقابل انکاری است که باعث شده کشورهای زیادی در سطح جهان از آن بهره گیرند. در ادامه به تعدادی از این عوامل اشاره کرده و آنها را یک به یک با هم مورد بررسی قرار می دهیم:
یک. بستن راه های فرار مالیاتی
به عقیده حامیان مالیات بر ارزش افزوده این نوع مالیات نه تنها، سیستم های مالیاتی پیچیده را ساده می کند و کارایی را افزایش می دهد بلکه پرداخت نکردن مالیات را بسیار مشکل می سازد. مالیات بر ارزش افزوده به ازای هر کالای فروخته شده در ایالات متحده آمریکا (حتی در خرید آنلاین) برای دولت درآمدزایی می کند.
مالیات های پرداخت نشده بر فروش های آنلاین برای ایالت ها میلیاردها دلار هزینه دارد که این مبلغ می تواند صرف تامین نیازهای مالی مدارس و دیگر خدمات عمومی شود. در واقع استفاده از روش مالیات بر ارزش افزوده، راه گریز مالیاتی را برای کسب و کارها مسدود می کند.
دو. انگیزه بیشتر برای کسب درآمد
سیستم های مالیاتی مانند «سیستم های مالیاتی تصاعدی» (Progressive Tax) انگیزه افراد را برای تولید و کسب ثروت بیشتر از بین می برد، زیرا در این نوع از مالیات هر چه فرد درآمد بیشتری کسب کند، باید مالیات بیشتری نیز بپردازد. در حقیقت در سیستم مالیات بر ارزش افزوده، شهروندان قادر خواهند بود که مقدار بیشتری از درآمد کسب شده را نگهداری کنند و دریافتی های آنان تنها زمانی تحت تاثیر مالیات قرار می گیرد که قصد خرید داشته باشند.
این تغییر نه تنها انگیزه قوی تری به افراد می دهد تا درآمد کسب کنند، بلکه، آنها را تشویق به پس انداز و به صورت نظری از خرج کردن غیر ضروری منصرف می کند.
معایب مالیات بر ارزش افزوده
مالیات بر ارزش افزوده در کنار فوایدی که دارد و پیش تر به دو مورد از آنها اشاره کردیم؛ معایبی هم دارد. در ادامه به برخی از معایب مالیات بر ارزش افزوده اشاره کرده و آنها را یک به یک با شما بررسی خواهیم کرد:
هزینه های بیشتر برای کسب و کارها
یکی از معایب مالیات بر ارزش افزوده، هزینه اضافی است که برای صاحبان مشاغل به وجود می آید. مالیات بر ارزش افزوده باید در هر مرحله از فرآیند فروش محاسبه شود. دفترداری و ثبت کردن این موارد یک مانع بزرگ برای شرکت ایجاد می کند و در ادامه باعث می شود که بعدها هزینه اضافی بیشتری به مشتری تحمیل شود.
در نظر داشته باشید این قضیه زمانی پیچیده تر می شود که این نقل و انتقالات پول دیگر نه محلی بلکه بین المللی باشند. کشورهای متفاوت تفسیرهای مختلفی از نحوه محاسبه مالیات دارند. این مورد، لایه دیگری به پیچیدگی نامه نگاری اداری می افزاید و موجب به وجود آمدن تاخیر در انجام مبادلات می شود.
قیمت های بالاتر برای قشر با درآمد پایین تر
برخی از منتقدین مالیات بر ارزش افزوده، همچنین خاطرنشان می کنند که مصرف کنندگان به طور معمول در نهایت مجبور می شوند در سیستم مالیات بر ارزش افزوده قیمت های بیشتری را بپردازند. به صورت نظری می گوییم که در سیستم مالیات بر ارزش افزوده بار مالیاتی بر ارزش افزوده یک کالا قرار داده شده است. اما به طور کلی در زنجیره تولید، با هر پیشروی به جلو، از مواد اولیه خام تا محصول نهایی، هر هزینه افزوده شده باید در نهایت توسط مشتری پرداخت شود.
افزایش اندازه و هزینه های دولت
مالیات بر ارزش افزوده اندازه و هزینه دولت را افزایش می دهد، زیرا ظرفیت مالیات بر ارزش افزوده برای تولید درآمد مالیاتی زیاد است. بعضی افراد عقیده دارند که مالیات بر ارزش افزوده با هدف کاهش کسری بودجه وضع می شود اما چون درآمد دولت را افزایش می دهد خود باعث افزایش مخارج مصرفی دولت می شود. بنابراین، مخارج دولت از درآمد آن بیشتر خواهد شد و کسری بودجه بوجود خواهد آمد.
به عنوان مثال در ایالات متحده آمریکا در بین سال های ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ میلادی به ازای هر ۱ دلار افزایش در درآمد مالیاتی، مخارج فدرال به میزان ۱/۲۲ دلار افزایش داشت. بین سال های ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ مخارج به ۱/۲۹ دلار به ازای هر یک دلار اضافه شده به درآمد مالیاتی، رسید. در دهه ۹۰ میلادی این نسبت بدتر شد و به ازای هر یک دلار درآمد جدید دولت، مخارج به ۱/۹۰ دلار رسید.
کند کردن اقتصاد و از بین بردن مشاغل
مالیات بر ارزش افزوده اقتصاد را تا حدی کند می کند و مشاغل را از بین می برد. این نوع از مالیات می تواند با انتقال منابع از بخش تولیدکننده اقتصاد به دولت باعث کندی رشد اقتصادی و کاهش تولید شغل شود. طبق تحقیقات صورت گرفته توسط موسسه تحقیقات اقتصادی «Stotler Economics»، مالیات بر ارزش افزوده ۳ درصدی تنها تا سال پنجم، درآمد خانوار متوسط را تا ۱۰۰۰ دلار کاهش می دهد و ۲/۱ میلیون شغل را از بین می برد.
قسمتی از عملکرد تقریبا ضعیف بسیاری از اقتصادهای اروپایی ناشی از سیاست مالیات بر ارزش افزوده است. بسته به اینکه چه زمانی و با چه سرعتی از درآمد جدید برای افزایش مخارج دولت استفاده شود، تاثیر مالیات بر ارزش افزوده بر نرخ رشد اقتصادی سالانه می تواند بسیار زیاد باشد.
افزایش کسری بودجه دولت
مالیات بر ارزش افزوده کسری بودجه دولت را افزایش می دهد. برای مثال، در ایالات متحده آمریکا مالیات در سال های ۱۹۸۲، ۱۹۸۴، ۱۹۸۷ و ۱۹۹۰ افزایش پیدا کرد. در هر کدام از این سالها سیاست مداران وعده دادند که پول جمع آوری شده برای رفع کسری بودجه استفاده خواهد شد ولی در هر مورد، کسری بودجه در سال بعد بیشتر شد. میل به خرج کردن، تمایلی ذاتی و یک واقعیت اقتصادی است که باعث می شود هیچ وقت اخذ مالیات بیشتر، به حقیقت پیوستن پیش بینی سیاستمداران را به دنبال نداشته باشد.
به زبان ساده می توان این طور توضیح داد که، وقتی قوانین مالیاتی تغییر می کنند، افراد رفتار خود را تغییر می دهند. سرمایه گذاران فعالیت خود را محدود می کنند، کسب و کارها کارمندان کمتری استخدام می کنند و مصرف کنندگان مخارج مصرفی خود را کاهش می دهند.
اشخاص و کسب و کارهای ثروتمند، منابع مالی خود را از سرمایه گذاری های مولد بیرون می کشند و در جایی می گذارند که کمترین میزان مالیات را بابت آن پرداخت کنند. این افراد قدم های دیگری نیز بر می دارند که دارایی هایشان را از دولت دور نگاه دارند. به صورت طبیعی، نیروی کاری که شغل خود را از دست داده است، مالیاتی پرداخت نخواهد کرد.
دیدگاهتان را بنویسید