تجزیه و تحلیل مالی شامل استفاده از داده های مالی برای ارزیابی عملکرد یک شرکت و ارائه توصیه هایی در مورد چگونگی بهبود آن در آینده و ارائه اطلاعات مالی برای بررسی طرح توجیهی است. رایج ترین انواع تحلیل مالی عبارتند از: عمودی، افقی، اهرمی، رشد، سودآوری، نقدینگی، کارایی، جریان نقدی، نرخ بازده، ارزش گذاری، سناریو و حساسیت، تحلیل واریانس.

تحلیل عمودی

این نوع تحلیل مالی شامل بررسی اجزای مختلف صورت سود و زیان و تقسیم آنها بر درآمد برای بیان آنها به صورت درصد است. برای اینکه موثرتر باشد، نتایج باید با سایر شرکت‌های همان صنعت مقایسه شود تا ببینیم شرکت چقدر خوب عمل می‌کند.

این فرآیند گاهی اوقات صورت درآمد با اندازه معمول نیز نامیده می شود، زیرا به تحلیلگر اجازه می دهد تا شرکت ها را با اندازه های مختلف با ارزیابی حاشیه سود آنها مقایسه کند.

تحلیل افقی

تحلیل افقی شامل گرفتن چندین سال داده های مالی و مقایسه آنها با یکدیگر برای تعیین نرخ رشد است. این به یک تحلیلگر کمک می کند تا تشخیص دهد که آیا یک شرکت در حال رشد یا نزول است و روندهای مهم را شناسایی کند.

هنگام ساخت مدل های مالی، معمولا حداقل سه سال اطلاعات مالی تاریخی و پنج سال اطلاعات پیش بینی شده وجود دارد. این اطلاعات بیش از 8 سال برای انجام یک تحلیل، روند معنی دار فراهم می کند که می تواند در مقایسه با سایر شرکت ها در همان صنعت مورد سنجش قرار گیرد.

تحلیل اهرمی

نسبت های اهرمی یکی از رایج ترین روش هایی است که تحلیلگران برای ارزیابی عملکرد شرکت استفاده می کنند. یک معیار مالی واحد، مانند کل بدهی، ممکن است به خودی خود چندان روشنگر نباشد، بنابراین مقایسه آن با کل حقوق صاحبان سهام یک شرکت برای دریافت تصویری کامل از ساختار سرمایه مفید است. نتیجه این تحلیل نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام است.

نمونه های رایج این نسبت ها عبارتند از:

– بدهی / حقوق صاحبان سهام

– بدهی/EBITDA (مخفف سود قبل از بهره، مالیات، نرخ استهلاک و استهلاک است.)

– تجزیه و تحلیل دوپون (ترکیبی از نسبت‌ها که اغلب به عنوان اهرم نسبت‌ها از جمله تحلیل اهرمی و نقدینگی نامیده می‌شود.)

نرخ رشد

تجزیه و تحلیل نرخ های رشد تاریخی و پیش بینی نرخ های آینده بخش بزرگی از کار هر تحلیلگر مالی است. نمونه‌های رایج تحلیل رشد عبارتند از:

– سالیانه (YoY)

– تجزیه و تحلیل رگرسیون

– تجزیه و تحلیل از پایین به بالا (شروع با محرک های فردی درآمد در کسب و کار)

– تجزیه و تحلیل از بالا به پایین (شروع با اندازه بازار و سهم بازار)

– سایر روش های پیش بینی

تجزیه و تحلیل سودآوری

سودآوری نوعی تجزیه و تحلیل صورت سود است که در آن یک تحلیلگر میزان جذابیت اقتصادی یک کسب و کار را ارزیابی می کند. نمونه های رایج معیارهای سودآوری عبارتند از:

– حاشیه ناخالص

– حاشیه EBITDA

– حاشیه EBIT (سود قبل از بهره و مالیات)

– حاشیه سود خالص

تجزیه و تحلیل نقدینگی

این یک نوع تجزیه و تحلیل مالی است که بر ترازنامه، به ویژه، توانایی شرکت برای انجام تعهدات کوتاه مدت (آنهایی که در کمتر از یک سال سررسید هستند) تمرکز می کند. نمونه های رایج تحلیل نقدینگی عبارتند از:

– نسبت فعلی

– تست اسید

نسبت تست اسید که به نام نسبت سریع نیز شناخته می شود، یک نسبت نقدینگی است و اندازه گیری می کند که دارایی های کوتاه مدت یک شرکت برای پوشش بدهی های جاری آن چقدر کافی است. به عبارت دیگر، نسبت تست اسید معیاری است که نشان می دهد یک شرکت چقدر می تواند تعهدات مالی کوتاه مدت (جاری) خود را برآورده کند.

– نسبت نقدی

سرمایه در گردش خالص

تحلیل کارایی

نسبت های کارایی بخش اساسی هر تحلیل مالی قوی است. این نسبت‌ها به نحوه مدیریت دارایی‌ های یک شرکت و استفاده از آنها برای ایجاد درآمد و جریان نقدی می‌پردازند.

نسبت های کارایی رایج عبارتند از:

– نسبت گردش دارایی

– نسبت گردش دارایی های ثابت

– نسبت تبدیل نقدی

– نسبت گردش موجودی

جریان نقدی

پول نقد پادشاه است، و به همین دلیل تحلیلگران مالی تاکید زیادی بر توانایی یک شرکت برای ایجاد جریان نقدی دارند. تحلیلگران در طیف گسترده‌ای از مشاغل مالی، زمان زیادی را صرف بررسی پروفایل‌های جریان نقدی شرکت‌ها می‌کنند.

بیانیه جریان های نقدی مکانی عالی برای شروع است، از جمله بررسی هر یک از سه بخش اصلی: فعالیت های عملیاتی، فعالیت های سرمایه گذاری و فعالیت های تامین مالی.

نمونه های رایج تحلیل جریان نقدی عبارتند از:

– جریان نقد عملیاتی (OCF)

– جریان نقدی رایگان (FCF)

– جریان نقدی رایگان به شرکت (FCFF)

– جریان نقدی رایگان به سهام (FCFE)

نرخ های بازده

در نتیجه هر جلسه، سرمایه گذاران، وام دهندگان، و متخصصان امور مالی، به طور کلی، بر این موضوع تمرکز می کنند که چه نوع نرخ بازدهی تعدیل شده بر اساس ریسک را می توانند از پول خود کسب کنند. به این ترتیب، ارزیابی نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در صنعت بسیار مهم است.

نمونه های متداول معیارهای نرخ بازگشت عبارتند از:

– بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)

– بازده دارایی (ROA)

– بازده سرمایه سرمایه گذاری شده (ROIC)

– عملکرد سود

– افزایش سرمایه

– نرخ بازده حسابداری (ARR)

نرخ بازده داخلی (IRR)

تحلیل ارزش گذاری

فرآیند تخمین ارزش یک کسب و کار و طرح امکان سنجی جزء اصلی تحلیل مالی است و متخصصان این صنعت زمان زیادی را صرف ساختن مدل های مالی می کنند. ارزش یک کسب و کار و یا طرح توجیهی را می توان به روش های مختلف ارزیابی کرد و تحلیلگران باید ترکیبی از روش ها را برای رسیدن به یک برآورد معقول استفاده کنند.

رویکردهای ارزش گذاری عبارتند از:

– رویکرد هزینه

– هزینه ساخت/تعویض

– ارزش نسبی (رویکرد بازار)

– تجزیه و تحلیل شرکت قابل مقایسه

– معاملات سابقه دار

– ارزش ذاتی

– تجزیه و تحلیل جریان نقدی تنزیل شده

سناریو و تحلیل حساسیت

یکی دیگر از مؤلفه‌های مدل‌سازی و ارزش‌گذاری مالی، انجام تحلیل سناریو و حساسیت به عنوان روشی برای اندازه‌گیری ریسک است. از آنجایی که وظیفه ساخت مدلی برای ارزش گذاری یک شرکت، تلاشی برای پیش بینی آینده است و روند پیش روی شرکت بسیار نامشخص است، در نتیجه ساختن سناریوها و انجام تجزیه و تحلیل حساسیت می تواند به تعیین اینکه بدترین یا بهترین حالت آینده برای یک شرکت چگونه باشد، کمک کند. مدیران کسب ‌و کارهایی که در برنامه‌ریزی و تحلیل مالی (FP&A) کار می‌کنند، اغلب این سناریوها را برای کمک به شرکت در تهیه بودجه و پیش‌بینی‌های خود در طرح امکان سنجی آماده می‌کنند.

تحلیلگران سرمایه گذاری به این موضوع توجه خواهند کرد که ارزش یک شرکت چقدر حساس است، زیرا تغییرات در مفروضات با استفاده از جداول جستجوی هدف (Goal Seek) و داده جریان (Data Tables) می یابد.

تحلیل واریانس

تحلیل واریانس فرآیند مقایسه نتایج واقعی با بودجه یا پیش بینی است. این بخش بسیار مهمی از فرآیند برنامه ریزی و بودجه ریزی داخلی در یک شرکت عامل، به ویژه برای متخصصان شاغل در بخش حسابداری و مالی است.