مدل سازی آمیخته بازاریابی
در حال حاضر با توجه به تعداد زیاد کانال های بازاریابی، لازم می باشد درک و فهم بجایی از این کانال ها داشته باشیم، در این مطلب به تحلیل و ارزیابی مدل سازی آمیخته بازاریابی با مدل سازی تخصیص در بازاریابی می پردازیم تا تعیین شود هر کدام چطور می توانند یک کسب و کار را به جلو حرکت داده و سبب به پیشرفت آن گردند.
مدل سازی آمیخته بازاریابی:
مدل سازی آمیخته بازاریابی تکنیکی است که به وسیله آن تاثیر ورودی های بازاریابی بر فروش و سهم بازار بررسی می گردد. هدف بکارگیری MMM فهمیدن این موضوع می باشد که ورودی ها و فعالیت های بازاریابی تا چه حد در فروش سهم دارند و برای هر ورودی چه هزینه و منابع استفاده می شود.
مدل سازی تخصیص چارچوبی می باشد جهت بررسی آنکه کدام نقاط تماس با مشتریان، یا کانال های بازاریابی جهت تبدیل مخاطبان به مشتریان معتبر و تاثیر گذار تر می باشند. هر مدل تخصیص به گونه ای مجزا ارزش تبدیل را بین نقاط تماس متفاوت پخش می کند.
در دنیای چند کاناله و تجزیه تحلیل محور امروز، می دانیم تنها کاری که انجام می دهیم با اهمیت نیست بلکه اینکه کجا، چه زمانی، با چه اشخاصی و چقدر خوب آن را انجام دهیم، هم دارای اهمیت است.
اغلب بازاریابان نامشخص می باشد که کدام یک از رویکرد های سنجش جهت کسب و کار بهتر است، عموما بازاریابان با دغدغه های زیر روبرو می شوند:
- آیا به بینش های سطح بالا درباره برنامه ریزی بودجه یا بینش های تاکتیکی جهت بهینه سازی یک کانال نیاز هست؟
- به غیر از ابزارهای موجود خود، مثل تحلیل های سایت، چه چیز هایی را می توانم بکار ببرم؟
- تفاوت میان همه راه حل هایی که وجود دارند چیست و کدامیک برای من معنا پیدا می کنند؟
جهت جواب دادن به این پرسش ها، نیاز به درکی صحیح از گزینه های موجود می باشد. این امر با تعریف دو رویکرد رایج ارزیابی بازاریابی شروع می شود:
- مدل سازی آمیخته بازاریابی که به شکل جایگزین به شکل مدل سازی آمیخته رسانه هم بکار می گیرد و مدل سازی تخصیص.
- مدل سازی آمیخته بازاریابی و تخصیص، مدل های پیچیده ای جهت سنجش فعالیت های بازاریابی چند رسانه ای می باشند، اما به دلایلی به شکلی مختلف از یکدیگر عمل می کنند.
مفهوم مدل سازی آمیخته بازاریابی
در مدل سازی آمیخته بازاریابی هدف آن می باشد که بهینه ترین آمیزه از چهار معیار آمیخته بازاریابی (مردم، مکان، قیمت و ترفیع) که هدف شرکت را محقق می کنند استفاده شوند. مدل سازی آمیخته بازاریابی با تحلیل تمام داده های فاکتور هایی که سبب به موفقیت کانال های بازاریابی شده و با بکارگیری از تحلیل رگرسیون بهینه ترین آمیخته را برای شرکت مشخص می کند.
جهت معین کردن تعریف رگرسیون و کاربرد آن در مدلسازی آمیخته بازاریابی به این نمونه توجه کنید: تصور کنید سرپرست فروش مجموعه تان قصد دارد ارقام فروش ماه آینده را پیش بینی کند، می دانیم صدها و حتی هزاران فاکتور از آب و هوا گرفته تا استراتژی های ترفیعی رقبا و حتی شایعه در مورد مدل تازه ایی از محصول که قرار می باشد به بازار بیاید همگی بر فروش محصولات تاثیرگذار می باشند.
تحلیل رگرسیون شیوه کمی و ریاضی برای طبقه بندی متغیرهای موثر می باشد. بررسی رگرسیون به معین کردن جواب پرسش های زیر کمک می کند:
- کدام فاکتور اهمیت دارد؟
- از کدام فاکتور می توان چشم پوشی کرد؟
- این فاکتورها چطور بر هم تاثیر می گذارند؟
- و چه قدر از این فاکتورها و تاثیرگذاری شان مطمئن هستیم؟
منافع با اهمیت مدل سازی آمیخته بازاریابی
تخصیص مناسب تر بودجه بازاریابی: با بکارگیری این ابزار می توان بهتر ترین کانال بازاریابی برای بدست آوردن هدف ها مارکتینگ و بدست آوردن بیشترین بازگشت سرمایه را معین نمود.
اجرای کمپین های بازاریابی: از شیوه مدل سازی آمیخته بازاریابی مناسب ترین میزان هزینه در تاثیرگذارترین کانال ها معین می گردد.
آزمایش سناریو های کسب و کار: با بکار گیری مدل سازی آمیخته بازاریابی معیارهای بیزینس را بر طبق فعالیت های برنامه ریزی شده بازاریابی پیش بینی کرد و همچنین تاثیر حالت های متفاوت را بسنجید.
مدل سازی تخصیص در بازاریابی چیست؟
مدل تخصیص در بازاریابی راهی است جهت تخصیص اعتبار یا ارزش گذاری برای اینکه فعالیت های متفاوت بازاریابی تا چه حد بر به ثمر رساندن ارتباط با مشتریان با اهمیت می باشند. مدل های تخصیص شیوه ای جهت اندازه گیری بازگشت سرمایه از کل فعالیت های بازاریابی و اجزای برنامه های بازاریابی به شما می دهد.
فهمیدن قدم هایی که مشتریان در طول تبدیل شدن به مصرف کننده و مشتری برند بر می دارند به اندازه خود فروش برای بازاریابان با اهمیت می باشد. مدل سازی تخصیص به نقاط دسترسی در نقشه راه مشتریان توجه می کند و بهینه ترین نقاط تماس را معین می کند.
مدلسازی تخصیص یک رویکرد پایین به بالا جهت اندازه گیری اثربخشی بازاریابی می باشد. در مدل تخصیص مسیر هایی که مخاطبان طی می کنند تا به مشتری تبدیل شوند ارزیابی می گردد تا ارزش هر یک از محرک های بازاریابی به شکل جداگانه شناسایی شود.
تاپ وان مطالعه مقاله طرح کسب و کار یا بیزینس پلن را به شما عزیزان پیشنهاد می نماید.
انواع متفاوت مدل های تخصیص در بازاریابی
با توجه به حجم زیادی از کانال های ارتباطی که امروزه کاربران بکار می برند، انواع متفاوت مدل تخصیص برای تحلیل کانال های ارتباطی بکار می برند. با توجه به نوع کسب و کار و اهداف فروش، هر یک از این مدل ها مزیت ها و معایبی را جهت کسب و کار ها به همراه دارند.
آخرین تعامل
در کسب و کارها آنلاین و دوره های اولیه آن بازاریابان همه اعتبار را به آخرین کانالی که خرید از آن انجام می شد، می دادند.
برای نمونه اگر برندی در گوگل ادز تبلیغ کند و مخاطبی از این راه وارد سایت گردد و شبکه های اجتماعی آن را دنبال نماید و یک سال بعد وقتی که در شبکه اجتماعی تخفیفی از طرف برند اعلام گردد و مشتری خرید نماید، همه اعتبار به آخرین کانال دسترسی یعنی شبکه اجتماعی تعلق می گیرد.
اولین تعامل
در این مدل همه ارزش و اعتبار به نخستین کانالی که مخاطبان به وسیله آن با برند رابطه برقرار کردند، تعلق می گیرد. در مثال قبلی، اگر از مدل اولین تعامل به کار رود، وبسایت و گوگل ادز اعتبار تبدیل مشتری بالقوه به مشتری را می گیرد.
آخرین کلیک غیر مستقیم
مثل دو مدل قبلی همه اعتبار به یک کانال اعتباری می رسد، با این اختلاف که در این مدل بیان می گردد دلیل بوجود آمدن رابطه اعتبار نمی گیرد.
تخصیص خطی
در این مدل اعتبار به شکل یکسان بین همه کانال هایی که برای تبدیل مشتریان استفاده شده تخصیص می یابد. در نمونه قبلی سی و سه درصد اعتبار به گوگل ادز، سی و سه درصد به شبکه اجتماعی و سی و سه درصد به وبسایت تعلق می گیرد برای نمونه آدرس وبسایتی که مشتری آن را بکار می گیرد و وارد وبسایت می شود اعتبار نمی گیرد چرا که ورود به وبسایت نتیجه تلاش های بازاریابی قبلی بوده.
تخصیص زمان تباهی
این مدل بر گرفته از مدل خطی می باشد. تاکید این مدل بر آن می باشد که هر تعاملی که رخ می دهد سبب به تعاملی تاثیرگذار تر و مهم تر می شود، بر این مبنا کانال هایی که بیشتر مشتریان را ترغیب به خرید می کنند و به زمان تبدیل نزدیک ترند، اعتبار بیشتری می گیرند. این مدل همچنین بر طبق دانش فرضیات استوار می باشد.
تخصیص U شکل
این مدل همچنین به نام، تخصیص بر حسب جایگاه هم شناخته می شود. در این مدل چهل درصد از اعتبار به نخستین تعامل و چهل درصد از اعتبار به آخرین تعامل تعلق می گیرد و بیست درصد از اعتبار بین دیگر تعاملات و کانال های ارتباطی تقسیم می گردد.
دیدگاهتان را بنویسید