تحلیل سر به سر | Break even point
در این مقاله قصد داریم شما را با تحلیل سر به سر آشنا کنیم. همان طور که می دانید هدف نهایی افراد در کسب و کارشان، سودآوری و کسب درآمد می باشد. برای نیل به این هدف باید باید در جست و جو راهی باشید که بفهمید پولتان تا کجای مسیر همراهی تان می کند و در انتها مسیر چقدر برای خودتان باقی می ماند. این راهی که دنبالش می گردید، در واقع همان محاسبه نقطه سر به سر است.
از آنجا كه ارزيابی طرح ها در بيشتر اوقات در شرايط عدم اطمينان صورت می گيرد و از آينده اطلاعی در دست نمی باشد ممكن است در تخمين های اوليه دچار اشتباه شود. پروژه پيشنهادی نهايی به هر شكلی كه باشد اجزای تشكيل دهنده گوناگون آن بايد برای بالا بردن دقت مورد بررسی قرار گيرد.
تصميمات مربوط به سرمايه گذاری متاثر از بسياری تحولات سياسی، اجتماعی، اقتصادی و همچنين تغييرات در تكنولوژی، سطح قيمت ها و قابليت توليد است. لذا برای اينكه تخمين های انجام شده با ضرايب اطمينان بالا صورت گيرند بايد معيار تحليل نقطه سر به سری را انجام داد.
تحلیل سر به سر | Break even point
در تحليل هزينه- فايده و ارزيابی اقتصادی طرح ها بعضي مواقع مسائلی پيش می آيد كه در آنها برای يكی از پارامتر ها اطلاعات كافی در دست نمی باشد. همچنين ممكن است هدف اين باشد كه كمترين قيمت و مقدار توليد تعيين شود به طوری كه در آن قيمت و مقدار پروژه بتواند بدون در خطر افكندن وضع مالی خود به فعاليت ادامه دهد.
در اين گونه موارد از روشی استفاده می شود كه در اصطلاح اقتصادی تحليل نقطه سر به سر گفته می شود. از ديد فنی تحليل نقطه سر به سر تكنيک مهمی است كه جهت مطالعه روابط بين هزينه ها، درآمد و سود به كار می رود و طبق تعريف نقطه سر به سر نقطه ای است كه در آن بهره برداری از طرح نه سود و نه زيان ايجاد می كند.
به عبارت ديگر تحليل نقطه سر به سری، نقطه ای را تعيين می كند كه در آن درآمد فروش برابر با هزينه های توليد است و بدين ترتيب جهت تجزيه و تحليل اين موضوع كه تغيير حجم محصول چه اثر بر سود خواهد داشت مورد استفاده قرار می گيرد.
نقطه سر به سر چیست؟
نقطه سر به سر در اقتصاد و به خصوص در محاسبه هزینه، به نقطه ای گفته می شود که هزینه های کلی و درآمد کلی با هم برابر می شوند و از آن نقطه به بعد، می توان به سود دهی رسید. تا قبل از رسیدن به نقطه سر به سر، سود و زیانی حاصل نشده است و فقط هزینه هایی که برای تجارت مورد نظر انجام گرفته اند، جبران می شوند و سرمایه اولیه بر می گردد.
به طور خلاصه، تمامی هزینه های انجام شده برگشت داده می شوند ولی هنوز سود برابر با صفر است. در حقیقت، نقطه سر به سر، معرف مقدار فروش با محاسبه واحد (کمیت) یا درآمدی (فروش) است که تمامی هزینه های انجام گرفته، شامل هزینه های ثابت و متغیر را پوشش می دهد.
سود کلی در نقطه سر به سر صفر است. یک واحد تجاری زمانی به نقطه سر به سر می رسد که ارزش مالی فروش بالاتر از هزینه های متغیر برای هر واحد باشد. این بدین معنی است که قیمت فروش کالا ها باید بالاتر از قیمت خریداری شدهی کالا ها باشد تا بتواند هزینه هایی انجام شده را جبران کند. بعد از اینکه واحد تجاری از نقطه سر به سر عبور کند، می تواند به سود دهی برسد.
می توان این طور گفت که نقطه سر به سر یکی از رایج ترین مفاهیم در تحلیل مالی است و تنها در اقتصاد کاربرد ندارد، بلکه می تواند توسط کارآفرینان، حسابداران، برنامه ریزان مالی، مدیران و حتی بازاریابان مورد استفاده قرار بگیرد. نقطه سر به سر در تمامی قسمت های تجارت مفید است، زیرا به کارمندان اجازه می دهد به سمت اهداف شرکت حرکت کنند.
نقطه سر به سر چه نیست؟
در ادامه مقاله، برای جلوگیری از ایجاد هر گونه ابهامی در درک مفهوم و ماهیت نقطه سر به سر، بد نیست به این نکته هم اشاره کنیم که نکته سر به سر چه نیست. نقطه سر به سر، به هیچ وجه من الوجوه یک ارزش کلی نیست و بنابراین باید این را به خاطر داشته باشیم که این مفهوم برای هر تجارتی متفاوت خواهد بود.
بعضی از فعالیت های تجاری ممکن است نقطه سر به سر بالاتر یا پایین تری داشته باشند، با این حال، نکته مهم این است که هر واحد تجاری باید نقطه سر به سر را برای خود محاسبه کند، زیرا این کار به آنها نشان می دهد تعداد واحد هایی که باید بفروشند تا بتوانند هزینه های ثابت و متغیر صورت گرفته را جبران کنند چقدر است.
دلیل اهمیت نقطه سر به سر:
وقتی محصول جدیدی را ارائه می کنید یا قطعه ای جدید از تجهیزات را می خرید، چطور می فهمید که آیا سرمایه گذاری بالقوه حداقل هزینه های مربوطه را پوشش خواهد داد یا نه؟ خب می توانید فقط آرزو کنید و امیدوار باشید که همه چیز به خوبی کار می کند؛ یا می توانید پروژه را دقیق تر بررسی کنید و ببینید آیا از نظر مالی منطقی هست یا نه.
یکی از روش هایی که به شما کمک می کند تا پروژه را از نظر مالی ارزیابی کنید، تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر است.
تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر نقطه ای را که هزینه ها و درآمدتان با هم برابر می شود، تعیین می کند. در نقطه سر به سر شما پولی به دست نمی آورید و چیزی هم از دست نمی دهید. به محض اینکه نقطه سر به سر را رد کنید، شروع می کنید به پول درآوردن و پایین تر از آن نقطه پولتان را از دست می دهید. تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر، به شما کمک می کند تا بتوانید به چنین پرسش هایی پاسخ دهید:
- سود ها و ضرر ها در هر سطح خروجی مفروض، چه میزان هستند؟
- حداقل میزان فروشی که می توانید مطمئن باشید ضرر نمی کنید، چه میزان است؟
- آیا میزان فروشتان برای یک محصول جدید، نقطه سر به سر را رد کرده است؟
- اگر محصولی را از رده خارج کنید، آیا نقطه سر به سر جابه جا می شود؟
- افزایش یا کاهش قیمت ها چه تأثیری روی سوددهی تان می گذارند؟
- اگر هزینه ها افزایش یابند، چه تأثیری روی وضعیت نقطه سر به سر می گذارند؟
- آیا سرمایه گذاری در بهبود تجهیزات، در وضعیت نقطه سر به سر تأثیرگذار است؟
هدف از تحلیل سر به سر چیست؟
به طور کلی هدف اصلی از تحلیل نقطه سر به سر، تعیین حداقل خروجی ممکن برای رسیدن به سوددهی است. همچنین این کار بر بازاریابی هم تأثیر می گذارد. هر شرکتی باید بتواند بهترین میزان خروجی (ایده آل خود) را محاسبه کند تا بتواند میزان فروش و درآمدی که برای رسیدن و عبور کردن از نقطه سر به سر نیاز دارد را برای اطمینان از بقای کسب و کار خود به دست آورد. اگر شرکتی نتواند به این سطح برسد، معمولا نمی تواند به کارش ادامه دهد.
در واقع نقطه سر به سر ابزار تحلیل ساده ای است که معمولا تیم مدیریتی کمترین استفاده را از آن می کند. تعیین نقطه سر به سر دیدگاهی کلی به فروش، هزینه ها و سود می دهد. به عنوان مثال، نشان دادن نقطه سر به سر به صورت درصدی از فروش، به مدیران این فرصت را می دهد تا بدانند چه زمانی باید انتظار نقطه سر به سر را داشته باشند. (برای این کار درصد را به زمانی از هفته یا ماه که این درصد ممکن است به وقوع بپیوندد مرتبط می کنند)
نقطه سر به سر، مورد خاصی در فروش درآمد هدف، زمانی است که درآمد هدف صفر است. این نکته برای تحلیل های مالی از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا، هر فروشی که بعد از نقطه سر به سر اتفاق می افتد منجر به سوددهی می شود. به علاوه، تحلیل نقطه سر به سر می تواند اطلاعات مفیدی در اختیار بخش بازاریابی قرار دهد، زیرا اهداف مالی را برای بازاریابان جهت تلاش در افزایش فروش فراهم می کند.
تحلیل نقطه سر به سر نه تنها از نظر مالی مفید است، بلکه می تواند فرصتی برای بخش های دیگر فعالیت تجاری فراهم کند تا متوجه شوند در کدام قسمت ها باید هزینه ها را کاهش دهند و در عین حال بتوانند بهترین نتیجه را از منابع موجودشان به دست آوردند.
این کار می تواند در بلند مدت کاری کند که بازدهی تجاری افزایش پیدا کرده و سوددهی بیشتر شود. در بسیاری از موارد، برای شروع یک کسب و کار، تحلیل نقطه سر به سر به کارآفرینان اطلاع می دهد که کدام کسب و کار و در چه نقاطی مناسب رشد و ترقی است.
دیدگاهتان را بنویسید