نرخ بازده داخلی تعدیل شده
آن چه که مشخص می باشد این است که در مدیریت مالی بهترین روش برای ارزیابی طرح های سرمایه ای، ارزش فعلی خالص است. اما مدیران مالی و ذینفعان همیشه نرخ بازده داخلی را که یک معیار درصدی می باشد، به ارزش فعلی خالص ترجیح می دهند.
روش های ارزیابی طرح های سرمایه ای در مدیریت مالی به دو دسته غیر تنزیلی (سنتی) و تنزیلی تقسیم می گردند که دو روش زیر، از اصلی ترین روش های تنزیلی به شمار می روند:
- ارزش فعلی خالص
- نرخ بازده داخلی
نکته: کتب مالی و دانشگاهیان بر این باورند که روش ارزش فعلی خالص از نرخ بازده داخلی بهتر است. اما تحقیقات نشان می دهد که مدیران مالی و تجاری، نرخ بازده داخلی را بر ارزش فعلی خالص ترجیح می دهند زیرا ارزش فعلی خالص بر حسب واحد پول است و نه درصد. بنابراین برای آنان کار کردن با درصد ها آسان تر است و به راحتی با درصد ها می توانند گزینه های مختلف را مقایسه نمایند.
نرخ بازده داخلی تعدیل شده:
وجود برخی نواقص نظری روش پر کاربرد نرخ بازده داخلی ادبیات مالی را به فکر بهبود و ارتقای نرخ بازده داخلی انداخته است که در این راستا دانشگاهیان روش دیگری را که بهتر از نرخ بازده داخلی معمولی است ابداع نموده اند. این معیار که به نام نرخ بازده داخلی تعدیل شده نه تنها ویژگی های نرخ بازده داخلی را دارد، بلکه مسائل زیر را نیز حل میکند:
- تمام مسائل مربوط با طرح های سرمایه ای غیر عادی
- اختلافات بین روش ارزش فعلی خالص و نرخ بازده داخلی معمولی در رتبه بندی طرح های ناسازگار
مقایسه نرخ بازده داخلی و نرخ بازده داخلی تعدیل شده:
نرخ بازده داخلی بهعنوان نرخ تنزیلی که ارزش فعلی جریانات نقدی ورودی آتی طرح را با ارزش فعلی جریانات نقدی خروجی آن برابر میکند، تعریف میشود.
ضابطه نرخ بازده داخلی این گونه است که شرکت ها بایستی طرح هایی را بپذیرند که نرخ بازده داخلی آن بیشتر از هزینه سرمایه ای آن طرح باشد. لذا هر دو روش نرخ بازده داخلی و ارزش فعلی خالص، هنگامی که برای تجزیه و تحلیل و ارزیابی طرح های مستقل به کار می روند معمولا به نتایج یکسانی می رسند. اما لازم به ذکر است که در برخی مواقع این دو روش توصیه های کاملا متفاوتی را ارائه می نمایند. به عنوان مثال در ارزیابی طرح های سرمایه ای غیر عادی، این دو رویکرد به نتایج متضادی منتهی می شوند.
معایب نرخ بازده داخلی:
از جمله معایبی که در نرخ بازده داخلی وجود دارد، می توان به دو مورد زیر اشاره نمود.
طرح های سرمایه ای غیر عادی:
در این طرح ها پس از جریانات ورودی، یک یا چند جریان خروجی وجود دارد که در این صورت، طرحی مورد پذیرش است که نرخ های بازده داخلی آن کمتر از نرخ تنزیل باشد و همچنین طرح های سرمایه ای که چند تغییر در علامت جریانات نقدی دارند که به نرخ های بازده داخلی متعدد یا عدم نرخ بازده داخلی منجر می گردند. بنابراین می توان گفت که در طرح های غیر عادی ممکن است دو مساله را هنگام ارزیابی با روش نرخ بازده داخلی نشان دهند:
- روش نرخ بازده داخلی می تواند به یک تصمیم نامناسب منتهی شود
- ممکن است طرح نرخ های بازده داخلی متعدد داشته باشد یا اصلا نرخ بازده داخلی نداشته باشد.
از این رو می توان گفت که روش نرخ بازده داخلی تعدیل شده مشکلات مربوط به طرح های غیر عادی را رفع می نماید.
اشکال اول: قرض دادن یا گرفتن:
یکی از ایرادات اساسی روش نرخ بازده داخلی، عدم ایجاد تفاوت بین قرض دادن و قرض گرفتن است. در واقع، چه ارزش فعلی خالص طرحی مثبت باشد چه منفی، نرخ بازده داخلی به دست آمده مثبت و یکسان است، بنابراین ضابطه نرخ بازده داخلی را باید مواقعی که در مورد برخی طرح های غیر عادی، همانند قرض گرفتن اعمال می شود، معکوس کرد تا توصیه صحیح حاصل گردد.
اشکال دوم: نرخ های بازده داخلی متعدد یا عدم نرخ بازده داخلی:
اصول نرخ بازده داخلی می تواند به ارزش های متعددی برای نرخ بازده داخلی، هنگامی که علامت جریانات نقدی بیش از یک بار تغییر می کند، منتهی گردد. در علم ریاضیات اثبات می شود که حداکثر تعداد ریشه های مثبت یک چند جمله ای برابر است با تعداد تغییر علامت های آن. پس زمانی که بیش از یک تغییر علامت در سری جریانات نقدی وجود داشته باشد، ممکن است بیش از یک نرخ بازده داخلی به دست آید.
در این حالت این سوال مطرح می گردد که کدام یک از نرخ ها را باید پذیرفت؟
واضح است که هنگام ارزیابی در مورد پذیرش یا رد کلی یک طرح، اگر این نرخ های کسب شده، همگی بزرگ تر یا کوچک تر از نرخ مبنا باشند مشکلی به وجود نخواهد آمد. اما مساله هنگامی آشکار می گردد که نرخ مبنا بین نرخ های بازده داخلی محاسبه شده قرار گیرد یا هنگامی که قرار باشد بین طرح های مختلف رتبه بندی صورت گیرد که در این صورت نرخ بازده داخلی تعدیل شده می تواند بسیار مفید واقع شود.
طرح های ناسازگار:
در این نوع از طرح ها، به دلیل اختلاف در اندازه سرمایه گذاری اولیه، یا تفاوت در الگوی جریانات نقدی یا اختلاف در طول عمر طرح ها، لزوما طرحی که بیشترین نرخ بازده داخلی را داشته باشد، بیشترین ارزش فعلی خالص را نخواهد داشت. زمان بررسی طرح های ناسازگار، بایستی به خاطر داشت که طرح دارای نرخ بازده داخلی بزرگ تر، الزاما طرح بهتری نمی باشد.
روش نرخ بازده داخلی ممکن است در سه حالت، طرح های ناسازگار را به صورت اشتباه رتبه بندی کند که این 3 حالت عبارتند از:
- دارای سرمایه گذاری های اولیه ای با اندازه متفاوت باشند: طرح های ناسازگار اغلب در اندازه سرمایه گذاری اولیه متفاوت هستند، زمانی که سرمایه گذاری های اولیه طرح های ناسازگار متفاوت باشند، اشکالاتی ممکن است بروز نماید.
- دارای الگو های جریانات نقدی متفاوت باشند: نرخ بازده داخلی در رتبه بندی طرح های رقیبی که دارای الگو های جریانات نقدی متفاوتی در طول زمان هستند غیر قابل اعتماد است، حتی اگر اندازه سرمایه گذاری های اولیه آنها یکسان باشد.
- دارای عمر های متفاوتی باشند: هیچ کدام از رتبه بندی های ارزش فعلی خالص، نرخ بازده داخلی و نرخ بازده داخلی تعدیل شده در مواردی که طرح های ناسازگار عمر های متفاوتی دارند، قابل اعتماد نیست مگر اینکه به طور مناسبی اصلاح گردند.
نتیجه گیری:
این مقاله درباره مفهوم نرخ بازده داخلی تعدیل شده که غالبا مورد بی توجهی قرار می گیرد، بحث می کند. بنابراین در این مطلب نشان داده شد که نرخ بازده داخلی تعدیل شده نه تنها تمام مزایای نرخ بازده داخلی معمولی را داراست، بلکه دارای کاربردهای زیر نیز می باشد:
- فرض نرخ سرمایه گذاری مجدد صحیحی را به کار می برد.
- از تمام اشکالاتی که نرخ بازده داخلی ممکن است هنگام اعمال در مورد طرح های غیر عادی داشته باشد، اجتناب می کند.
- از بیشتر مسائلی که نرخ بازده داخلی ممکن است هنگام اعمال در مورد طرح های ناسازگار داشته باشد، اجتناب می نماید.
دیدگاهتان را بنویسید