راهبردهای ارزشگذاری
مفهوم مدیریت راهبردی
مدیریت راهبردی عبارت است از برنامهریزی، نظارت، تجزیه و تحلیل و ارزیابی مداوم آن چه که یک شرکت برای تحقق اهداف و برنامههای خود لازم دارد. در واقع مدیریت راهبردی به شرکتها کمک میکند، تصمیمات منطقی در فرآیند تولید محصول و خدمات اتخاذ کنند و اهداف جدید خود را با سرعت مناسبی توسعه دهند. این امر سبب میشود شرکتها با فنآوریهای جدید آشنا شوند، شرایط بازار و تجارت را به خوبی درک کنند و مسیر پیشرفت را به خوبی طی کنند. بنابراین، مدیریت استراتژیک در بهبود مزیت رقابتی و افزایش میزان سهم بازار شرکتها بسیار موثر است.
فرآیند مدیریت راهبردی
به طور معمول فرآیند مدیریت راهبردی شامل پنج مرحله زیر است:
- ارزیابی استراتژی حال حاضر شرکت
- تعیین نقاط قوت و ضعف داخلی و خارجی
- تدوین برنامههای عملیاتی شرکت
- بررسی اجرای برنامههای عملیاتی شرکت
- ارزیابی میزان موفقیت در برنامههای عملیاتی و مقایسه با نتایج
کاربرد مدیریت راهبردی
اولین کاربرد مدیریت راهبردی بررسی وضعیت فعلی شرکتها است، به طوریکه شرکتها با استفاده از مدیریت راهبردی وضعیت فعلی خود را مورد بررسی قرار داده، استراتژیها شرکت را به چالش میکشند و اجرا و اثربخشی استراتژیهای را تحلیل میکنند. هم چنین مدیریت راهبردی چشم انداز شرکت در آینده را تحلیل کرده و مشخص میکند شرکت برای رسیدن به آنها به چه عواملی باید توجه کند. اما یکی از مهمترین کاربردهای مدیریت راهبردی کمک به جمعآوری اطلاعات لازم جهت ارزشگذاری شرکتها است. یعنی مطالعه اهداف و راهبردهای مدیریتی شرکتها یکی از گامهای اصلی در تعیین ارزش شرکت است. به همین منظور کارشناسان مالی برای ارزشگذاری باید آنها را مورد برسی قرار دهند. برخی از این استراتژیها شامل موارد زیر میشوند:
- بررسی ویژگی کالاهای تولید شده
- بررسی فرآیند تولید
- بررسی برنامههای فروش و بازاریابی
- بررسی ساختار هزینه
- برنامههای کاهش هزینه تولید
- بررسی قراردادها و اسناد تجاری شرکت
- بررسی اقلام ترازنامه و صورت سود و زیان و مقایسه آنها با سالهای گذشته یا شرکتهای مشابه
- بررسی تجربه و تخصص مدیران و کارمندان
- چشماندازهای و برنامههای توسعهای شرکت
سپس با جمعآوری اطلاعات و انتخاب روش ارزشگذاری، ارزش واقعی شرکت را مشخص میکنند. پس به طور کلی تعیین این اهداف و استراتژیهای بیان شده بخش مهمی از کسب و کار است. زیرا درصورتیکه مدیران با استفاده از دانش و تخصص خود بتوانند به صورت دقیق آنها را برنامهریزی کنند، انگیزهی کارمندان و ارزش شرکت را افزایش میدهد.
دیدگاهتان را بنویسید