اکثر سرمایه‌گذاران برای سرمایه‌گذاری در دارایی مالی به تیم مدیریتی و تجربه آن‌ها توجه می‌کنند. مثلا فرض کنید دارایی مالی مورد نظر یک شرکت باشد، تیم مدیریتی می‌تواند با استراتژی فروش، بازاریابی و… جریان نقدی شرکت را در سال‌های آینده افزایش دهد و یا برعکس کاهش دهد. در نتیجه، تیم مدیریتی نیز مانند بازار داخلی و خارجی به عنوان یکی از عوامل تاثیر‌گذار شرایط محیطی در افزایش جریان نقدی دارایی شناخته می‌شود. به همین دلیل کارشناس ارزش‌گذاری در هنگام ارزیابی یک دارایی باید به تخصص و تجربه تیم مدیریتی توجه کند. اما چه گونه می‌توان تجربه و تخصص تیم مدیریتی را ارزیابی کرد. بسیاری از جنبه‌های فعالیت تیم مدیریتی ناملموس است. واضح است که سرمایه‌گذاران همیشه نمی‌توانند تنها با بررسی صورت‌های مالی و نسبت‌های مالی شرکت از تیم مدیریتی مطمئن باشند. به همین دلیل در این مقاله تلاش می‌کنیم برخی از جنبه‌های کیفی تیم مدیریتی و مدیران را که کارشناسان در ارزش‌گذاری دارایی باید مورد توجه قرار دهند بیان کنیم.

مدیریت انگیزه

مدیریت قوی مانند ستون فقرات مستحکم، سبب موفقیت هر شرکتی (بعنوان دارایی مالی) می‌شود. البته کارکنان نیز بسیار مهم هستند، اما باید به این نکته توجه کرد مدیر، تصمیمات استراتژیک را اتخاذ می‌کند. درواقع مدیر مشابه کاپیتان یک کشتی است که مدام با در نظر گرفتن تمامی عوامل به مدیران رده پایین دستورات لازم را می‌دهد تا سفر ایمنی داشته باشند. از دیدگاه نظری، مدیریت یک شرکت وظیفه دارد برای سهامداران و ذینفعان سود ایجاد کند، بنابراین مدیران باید از هوش تجاری برخوردار باشند. البته این جمله به این معنا نیست که تمامی مدیران به فکر سهامداران شرکت هستند. مدیران نیز مانند تمامی افراد عادی به دنبال منافع شخصی خود هستند، این مشکل زمانی به وجود می‌آید که منافع مدیران با منافع سهامداران متفاوت باشد. در نتیجه برای جلوگیری از این مشکل باید سیستم پاداش‌دهی شرکت مورد بررسی قرا گیرد و مشخص شود آیا سیستم موجود منافع مدیران و سهامداران را همسو می‌کند یا خیر.

قیمت سهام

برخی می‌گویند عوامل کیفی بی معنی هستند زیرا ارزش واقعی مدیریت در قیمت دارایی منعکس می‌شود. این تفکر در بلندمدت صحیح است  اما در کوتاه مدت عملکرد قوی مدیریت از این طریق مشخص نمی‌شود. در کوتاه مدت بازار با عدم قطعیت‌های متفاوتی مواجه می‌شود، مدیر توانا با شناسایی و تدوین استراتژی‌های مناسب دارایی را از ضرر و زیان در امان نگه می‌دارد.

مدت تصدی

یک شاخص خوب برای ارزیابی مدیران عامل و مدیران ارشد، مدت تصدی آن‌ها در سمت که به آن‌ها محول شده است. این امر به آن معنی است مدیران در سمت خود عملکرد خوبی از خود نشان داده‌اند در نتیجه هیئت‌مدیره تصمیم گرفته آن‌ها را در سمت خود ابقا کند. اما این موضوع همیشه درست نیست ممکن است گاهی مدیران، به دلیل ارتباط با اعضای هیئت‌مدیره در سمت خود ابقا شده باشند.

استراتژی و اهداف

کار‌شناس ارزش گذاری باید به دنبال بررسی موضوعات زیر باشد:

مدیریت چه اهدافی را برای شرکت (بعنوان دارایی) در نظر گرفته است؟ آیا شرکت بیانیه ماموریتی دارد؟ یک بیانیه ماموریت خوب اهداف مدیران، کارکنان، سهامداران و حتی شرکا را مشخص می‌کند.

شراکت

یکی دیگر از معیار‌های ارزیابی مدیریت، شراکت آن‌ها در سود و زیان شرکت است. مثلا اگر مدیران یک شرکتی اقدام به خرید سهام شرکت کنند، می‌توان نتیجه گرفت اطلاعاتی در اختیار دارند که سرمایه‌گذاران عادی نمی‌دانند. مدیران به دلیل اطلاعاتی که از عملکرد آینده شرکت دارند اقدام به خرید سهام کرده‌اند پس قرار است شرکت در آینده سود خوبی کسب کند. کارشناسان ارزش‌گذاری باید میزان مشارکت مدیران در سود و زیان عملکرد خود در شرکت‌ها را مورد بررسی قرار دهند.