روشهای تخمین بازار
تخمین بازار یکی از مهمترین مراحل برای ارزشگذاری داراییها و پیشبینی جریانهای مالی است. کارشناسان مالی با استفاده از دادهها و اطلاعات موجود تلاش میکنند اندازه بازار هدف را برآورد کرده و برنامهریزیهای لازم را انجام دهند. در این مقاله، با روشهای مختلف تخمین بازار، رویکردهای بالا به پایین و پایین به بالا، و استفاده از دادههای آماری و هدفمند آشنا خواهیم شد.
روشهای تخمین بازار: هدفمند و آماری
دو دسته اصلی برای تخمین بازار وجود دارد:
۱. روشهای هدفمند
این روشها بر جمعآوری داده از افرادی که دانش و تجربه کافی در بازار هدف دارند متمرکز است. روشهای زیر نمونههایی از این دسته هستند:
- بوتاسترپ (Bootstrap): استفاده از تجربیات و دادههای اولیه برای تخمین بازار.
- دلفی (Delphi): مشورت با کارشناسان خبره در حوزه مربوطه و استفاده از نظرات آنها.
روشهای هدفمند اغلب در بازارهای نوظهور به کار میروند، چرا که اطلاعات آماری مرتبط یا قابلاعتماد در این بازارها کمتر در دسترس است.
۲. روشهای آماری
این روشها بر پایه دادههای آماری موجود و مشاهدات اقتصادی انجام میشوند:
- اقتصادسنجی: تحلیل دادههای اقتصادی برای تخمین بازار.
- برونیابی (Extrapolation): استفاده از روندهای گذشته برای پیشبینی آینده.
این روشها در بازارهایی که دادههای آماری قوی و مرتبط وجود دارد، بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند.
ترکیب روشهای هدفمند و آماری
استفاده ترکیبی از هر دو روش هدفمند و آماری میتواند به دقت بالاتری در تخمین بازار منجر شود. ترکیب این روشها به ویژه در بازارهایی که بخشی از دادهها در دسترس هستند و بخشی دیگر نیاز به برآورد دارند، مفید است.
رویکردهای بالا به پایین و پایین به بالا
تخمین بازار از دو منظر مختلف انجام میشود:
۱. رویکرد پایین به بالا (طرف عرضه)
در این روش، بازار هدف از طریق شناسایی بخشهای مختلف مشتریان و پیشبینی اندازه و رشد آنها محاسبه میشود.
مثال:
بانک ملی در حال ورود به بازاری برای ارائه خدمات انتقال پول است. مشتریان بالقوه این بانک شامل:
- زنان بالای ۴۰ سال در مناطق روستایی
- مردان جوان ۲۵ تا ۳۹ سال در مراکز شهری با تحصیلات دبیرستانی
با تحلیل اطلاعات موجود از این گروهها، بانک میتواند اندازه بازار خود را برآورد کند. اگرچه این رویکرد ساده است، اما در بازارهایی که دادهها محدود یا ناقص هستند، ممکن است نتایج دقیقی نداشته باشد.
۲. رویکرد بالا به پایین (طرف تقاضا)
این روش، که به آن “روش زنجیرهای” نیز گفته میشود، با تخمین کل بازار شروع کرده و به تدریج با اعمال فیلترهای مختلف، بازار هدف محدودتر و دقیقتری را برآورد میکند.
مثال:
دولتی قصد دارد یارانهها را از طریق تلفن همراه بین کشاورزان توزیع کند. با استفاده از رویکرد بالا به پایین:
- کل جمعیت بالغ مناطق روستایی: ۲۰ میلیون نفر
- کشاورزان بالغ: ۲۰ درصد (۴ میلیون نفر)
- کشاورزانی که تلفن همراه دارند: ۷۰ درصد (۲.۸ میلیون نفر)
- واجدان شرایط دریافت یارانه: ۴۰ درصد از کشاورزان دارای تلفن همراه (۱.۱۲ میلیون نفر)
مزایا و محدودیتهای هر رویکرد
مزایا:
- رویکرد پایین به بالا: شفافیت بیشتر در شناسایی بخشهای خاص مشتریان.
- رویکرد بالا به پایین: مناسب برای تحلیل کلان و کاهش پیچیدگی دادهها.
محدودیتها:
- پایین به بالا: عدم دقت در صورت نبود اطلاعات کامل درباره بخشهای مختلف.
- بالا به پایین: وابستگی شدید به دادههای آماری و فرضیات اولیه.
نتیجهگیری
روشهای تخمین بازار بسته به نوع اطلاعات موجود و شرایط بازار متفاوت هستند. استفاده از روشهای هدفمند در بازارهای نوظهور و روشهای آماری در بازارهای پیشرفته رایج است. ترکیب این دو روش، همراه با استفاده از رویکردهای بالا به پایین و پایین به بالا، میتواند به کارشناسان مالی کمک کند تا تخمینهای دقیقتری از اندازه بازار داشته باشند و تصمیمات بهتری بگیرند.
دیدگاهتان را بنویسید