منابع مالی قراردادهای BOT | قسمت ۲۲
منابع مالی قراردادهای BOT
یک ساختار مالی برای پروژه زمانی موفق است که تمام طرفین پروژه را منتفع سازد. در زمان های مختلف بازار های گوناگون سرمایه را می توان برای سرمایه گذاری در نظر گرفت. به گونه ای که امروزه طیف وسیعی از منابع مالی برای سرمایه گذاری به شکل وام یا آورده در هر دو بازار خصوصی و دولتی به موجود می باشد. حامیان پروژه نیز با به کارگیری ساختار های جدید مالی و ترکیب منابع مختلف اقدام بهینه سازی مالی پروژه می نمایند.
آورده
تامین مالی از طریق آورده این امکان را فراهم می سازد که بدون نیاز به پرداخت مبلغ مشخصی در زمانی معین اقدام به سرمایه گذاری در پروژه نمود. از آنجا که پروژه تا زمان بهره برداری قادر به پرداخت سود نخواهد بود و وام دهندگان معمولاً در سالهای اولیه به بهرهبرداری و تا زمانی که قسمت عمده وام باز پرداخت نشده باشد، تخصیص سود پروژه به سهامداران را محدود می سازند. وام دهندگان تمایل دارند که تمام گردش مالی آزاد پروژه باید در ابتدا صرف بازپرداخت وام ها گردد. در نتیجه اگر پروژه نیاز به دوره ساخت طولانی داشته باشد، آورده گذاران باید خود را برای تاخیر بیشتر در کسب سود از پروژه آماده سازند. این در حالی است که این دسته از سرمایهگذاران تنها در صورتی که اقدام به سرمایهگذاری در پروژه می نمایند که سود مورد انتظار پروژه جوابگوی ریسک های موجود در پروژه باشد.
آورده نمی تواند منبع دولتی و خصوصی داشته باشد و می تواند به صورت سهام عادی ترجیحی عرضه گردد. معمولا آورده گذاران گروههایی هستند که مستقیما از عملکرد پروژه منتفع می گردند، مانند: خریداران مسئول پروژه، مالکان منابع طبیعی مورد استفاده پروژه و تامین کنندگان مصالح و خدمات برای پروژه. از این رو در ابتدای کار سهام پروژه به صورت عمومی توزیع نمی گردد بلکه هنگامی که پروژه به سودآوری رسید و به پایان تعهدات مالی نزدیک شد میتوان اقدام به عرضه سهام عادی به صورت عمومی نمود.
وام دهندگان نیز از سوی دیگر از ورود آورده به پروژه استقبال میکنند و آن را به چشم حاشیه اطمینانی برای وام خود می نگرند. ۳ دلیل عمده برای استقبال وام دهندگان از آورده گذاری در پروژه میتوان ذکر کرد:
-کاهش بار سنگین وام بر روی گردش مالی پروژه
-کاهش ریسک وام دهندگان
-متعهد ساختن آورده گذاران نسبت به موفقیت پروژه
وام
پروژههای زیربنایی را میتوان به فازهای گوناگونی تقسیم نمود. مراحل طراحی، مهندسی، ساخت، برپایی، تجهیز، نصب و تحویل در فاز ساخت خلاصه می گردند. بهره برداری، نگهداری و مدیریت پروژه فاز بهرهبرداری را تشکیل می دهد. برای هر فاز منابع مالی مختلفی قابل تصور است و هر کدام از این منابع نیز ابزارهای مالی ویژه ای را به کار خواهند گرفت. اصلی ترین منابع تامین وام برای یک پروژه در زیر مورد بررسی قرار گرفته اند:
-بانک تجاری
این موسسات از بزرگترین منابع تامین مالی پروژه های سنتی با دوره بازگشت زیر ۱۰ سال به حساب می آیند. حامیان پروژه اغلب به دنبال تعهدات مالی از سوی این بانکها هم برای تامین مالی دوره ساخت و هم برای تامین مالی کل پروژه می باشند. از رایج ترین انواع وام، وام دوره ای است که بازپرداخت آن زمانبندی شده و در مدتی بیش از یک سال به انجام می رسد. در صورتی که تعدادی با آن که مایل به اعطای وام به پروژه باشند این کار را میتوان از طریق سندیکای بانک های تجاری بین المللی انجام داد. حسن این کار فراهم آوردن حجم بالای وام برای پروژه می باشد ولی در عوض این وام نرخ بهره شناوری خواهد داشت که اغلب بالاتر از نرخهای متداول است و هزینه کلی آن نیز گران تر از اوراق قرضه میباشد. از دیگر خدمات این بانکها ارائه اعتبار خرید پروژههایی است که یا به علت نیاز به مبالغ بالا برای خرید و یا به علت واقع شدن در کشورهای در حال توسعه امکان پرداخت تا زمان فروش محصول پروژه وجود ندارد.
-بازار وام با بهره ثابت (اوراق قرضه)
در سالهای اخیر اهمیت این منابع مالی افزایش یافته اما به علت مشکلاتی که در رتبه بندی اوراق قرضه پروژه های بین المللی وجود دارد و هنوز نتوانسته است که جایگاه شایسته خود را به دست آورد. این رتبه بندی بر اساس توانایی ناشران اوراق در بازپرداخت سود زمانبندی شده است که با ملاک هایی نظیر وضعیت مالی ناشر و سودآوری بالقوه پروژه سنجیده میشود. در صورتی که از طریق رتبه بندی بتوان اطمینان لازم را در مورد سودآوری پروژه ایجاد نمود آنگاه پروژه به منبع عظیم سرمایه عمومی در دراز مدت دسترسی پیدا خواهد کرد. در ایالات متحده شرکت های بیمه عمر خریداران اوراق قرضه بلند مدت می باشند و این سرمایهگذاری را بر اساس تحلیل ریسک پروژه انجام میدهند. در صحنه بین المللی دو گروه سرمایه گذار قابل تشخیص می باشد. اولی شامل موسسات سرمایه گذاری نظیر بانک ها، شرکت های بیمه، صندوق های بازنشستگی و سازمان های دولتی می باشد و دومی از افراد مستقلی تشکیل شده است که از طریق بانک های خود اقدام به سرمایه گذاری می کنند.
-موسسات دولتی و چند جانبه
بازار کشورهای در حال توسعه شرایط بسیار متفاوتی نسبت به کشورهای توسعه یافته دارند که از آن جمله میتوان به ناکارآمدی بخش مالی و بالا بودن نرخ بهره اشاره کرد. از این رو نیاز به حمایت دولت و موسسات چند جانبه در پروژه های زیربنایی به خوبی احساس می گردد. دولت میتواند با فراهم کردن اعتبار صادراتی و ضمانتنامههای وام به پروژه کمک کند. هنگامی که از موسسات چند جانبه نام برده می شود نمی توان از IFC چشم پوشی نمود که زیرمجموعه گروه بانک جهانی می باشد و به تنظیم روابط مالی در پروژههای مختلف یاری می رساند. از موسسات چند جانبه میتوان به صندوق بین المللی پول، بانک توسعه داخلی آمریکا و بانک سرمایه گذاری نروژ اشاره کرد.
-منابع محلی سرمایه
تامین وام یا آورده از منابع محلی سرمایه اغلب راهی مناسب برای کاهش ریسک های سیاسی به شمار میرود. از آنجا که اقداماتی که سودآوری پروژه را تهدید نماید باعث زیان وام دهندگان و سرمایه گذاران محلی خواهد شد، دولت میزبان خواهد کوشید از این اقدامات اجتناب نماید. از طرفی بانک های محلی از آنجا که به منابع مالی محدودی دسترسی دارند و مانند بانکهای بینالمللی قادر به تامین مالی پروژههای بزرگ نیستند به همین دلیل در کشورهای در حال توسعه نقش کمتری در تامین مالی پروژه ایفا می نمایند.
-لیزینگ یا مالکیت موقت
لیزینگ در سال های اخیر به یکی از مهمترین منابع تامین مالی در همه کشورهای توسعه یافته و هم در حال توسعه تبدیل شده است.
برگرفته از کتاب “قراردادهای BOT و کاربرد آن در قراردادهای زیربنایی ایران“
دیدگاهتان را بنویسید