جریان سودآوری تضمین شده | قسمت ۲۴
جریان سودآوری تضمین شده
در اغلب پروژه های BOT به دارایی های بانیان پروژه، ارجاعی صورت نمی گیرد و همین مسئله باعث شده است که سود این گونه پروژه ها، هم منبع اصلی بازپرداخت دیون و هم تنها وثیقه موجود برای سرمایه گذاری به شمار رود. انجام برآوردی دقیق از سودآوری پروژه از آنجا مهم ارزیابی میشود که مثلاً در مورد پروژه های بزرگراه معمولاً سقف حداکثری برای مبلغ تعرفه وجود دارد و بنابراین شاید برای بازپرداخت دیون یک پروژه بزرگراه BOT باید قریب چهل سال منتظر ماند. در چنین مواقعی باید سودآوری و جریان سوددهی پروژه را تقویت نمود تا در زمان کمتری باز پرداخت دیون انجام شود. چنین پروژه هایی از راه های گوناگون می توانند مورد حمایت دولت قرار گیرند:
– با اضافه کردن یا کاهش پروژه های دیگر با سودآوری مشترک بیشتر یا کمتر.
– با مشوق هایی نظیر کمک های مالی، تضمین حداقل سود، تمدید دوره امتیاز و غیره. برنامه دولت میتواند در مواقعی که پروژه سودآوری کمتر از حد معینی داشته باشد نسبت به اعطای وام های کوتاه مدت به پروژه اقدام نماید.
– با اعطای کمک های بلاعوض و مجوزهای توسعه برای نواحی مجاور زیرساخت ها نظیر نواحی اطراف یک پروژه راه.
– با به کارگیری تعرفه هایی در بزرگراه ها و پل های همجوار و رقیب در برخی پروژههای خاص حمل و نقل
– با صدور مجوز های معافیت مالیاتی
اجرای هر یک از این توصیه ها و راهکارهایی که برای کاهش نامطلوبیت پروژههای BOT ارائه گردید بستگی به نوع پروژه و نوع و نحوه تعهدات دولت در این پروژه ها خواهد داشت. به خاطر ماهیت و خصوصیات بازار محصولات و خدمات ارائه شده از سوی هر پروژه، درجه کیفی جریان سودآوری و مطلوبیت هر پروژه نیز متفاوت خواهد بود. پروژه های نیروگاهی که قراردادهای تامین مواد اولیه و خرید محصول معمولاً در همان ابتدای پروژه قطعی می گردند در پروژه های حمل و نقل راه های مقابله با عدم قطعیت ها و احتمالات مربوط به گردش مالی پروژه بسیار چالش برانگیز می باشند.
برای آن که جریان سودآوری پروژه قابل پیش بینی و موجه باشد، زیر ساخت مورد نظر باید دارای بازار بسته یا در موقعیتی نزدیک انحصار قرار داشته باشد. برای مثال BOT پروژه های نیروگاهی یا توسعه آب و فاضلاب که بازار انحصاری دارند به صورتی گسترده به کار رفته است ولی در پروژه های بزرگراه به علت وجود جایگزین های مختلف برای مسیر مورد نظر چنین بازاری وجود ندارد. به دلیل چنین پیچیدگی، امکان سنجی اقتصادی پروژه های راه و ترابری بستگی مستقیم به دقت مطالعات ترافیکی و تحلیل تقاضا تحت شرایط مختلف دارد.
بسته به جریان سودآوری، پروژه های زیربنایی را می توان به دو دسته وسیع تقسیم بندی نمود: بازار محور و قرارداد محور. گروه پروژه های بازار محور شامل پروژه های حمل و نقل نظیر راه، پل، تونل و غیره می باشد که مشتریان و خریداران همان مصرفکنندگان واقعی نیز می باشند. از طرفی سودآوری پروژه های قرارداد محور نظیر پروژه های نیروگاهی و تصفیه خانه های آب و فاضلاب از مذاکراتی که با دولت میزبان به نمایندگی از مصرفکنندگان انجام می شود، تاثیر می پذیرد و عملا شرکت پروژه مستقیم با مصرف کنندگان واقعی روبرو نمی گردد.
پروژه های BOT قرارداد محور از ریسک کمتری برخوردارند زیرا جریان سودآوری آنها با عدم قطعیت کمتری روبرو است در حالی که پروژههای بازار محور اغلب بر اساس پیش بینی افزایش تقاضا در آینده احداث می گردند. سرمایه گذاری های انجام گرفته در پروژه های بازار محور معمولا نرخ بازگشت بالاتری دارند و یا به حمایت بیشتری از سوی دولت برای افزایش جذابیت و جلب رضایت بخش خصوصی برای سرمایه گذاری نیاز دارند.
گردش مالی قطعی یک پروژه قرارداد محور موفقیت اقتصادی آن را تضمین میکند و نشان میدهد که هزینه های ساخت و تولید به دقت محاسبه و اعمال شدهاند. صرف نظر از برخی تفاوتها سه نوع کلی قرارداد برای این گونه پروژه ها وجود دارد:
– قرارداد های ببر یا بخر (Take or Pay) که در آن خریدار موظف است که قیمت محصول را حتی در صورت عدم تولید بپردازد.
– قرارداد های ببر یا بخر (Take or Pay) که در آن خریدار تنها بابت محصولی که تولید شده پرداخت را صورت می دهد.
– قرارداد های عبور که در پروژه هایی به کار می رود که خدمتی نظیر عبور گاز از درون یک خط لوله در عوض محصول ارائه می گردد. مشابه قرارداد های ببر و بخر، خریدار موظف به پرداخت است حتی اگر از این خدمات استفاده نکند.
علاوه بر این به منظور تضمین سوددهی و حمایت های دولتی در پروژه های بازار محور، کارهای استاندارد دیگری نیز وجود دارد:
– ذخیره کردن سود پروژه در یک حساب ثالث مستقل از شرکت پروژه که به وسیله موسسهای اداره میشود که هزینههای مورد توافق را خواهد پرداخت. نظیر تعمیر و نگهداری، وام بازگشت سرمایه و غیره.
– افتتاح یک حساب ثالث بازپرداخت وام که دارای موجودی کافی برای پرداخت اقساط وام برای یک حداقل دوره مورد توافق معمولاً ۶ ماهه باشد.
– تخصیص تمام منافع قراردادی شرکت پروژه به نماینده امین وام دهندگان. این منافع میتواند شامل عواید حاصل از سهام بیمه نامه ها و ضمانتنامه ها باشد.
– در گرو گذاشتن تمام آورده از سوی حامیان پروژه برای تضمین وام ها به نحوی که در صورت روبرو شدن پروژه با مشکلات مالی مدیریتی یا فنی وام دهندگان قادر به اعمال کنترل خود بر پروژه باشند.
– انعطاف پذیری پروژه در دسترسی به تسهیلات وام ثانویه تا در شرایط اضطرار و موقعیت های خاص نظیر حوادث دوران ساخت یا کاهش درآمد در طول دوره بهره برداری می توان از آن ها سود جست.
برگرفته از کتاب “قراردادهای BOT و کاربرد آن در قراردادهای زیربنایی ایران“
دیدگاهتان را بنویسید