استراتژی های اولیه ای که یک سازمان می تواند برای برنامه ریزی ظرفیت تولید استفاده کند به شرح زیر است:

  1. استراتژی رهبری

این یکی از تهاجمی ترین موضع گیری ها و استراتژی های برنامه ریزی ظرفیت تلقی می شود. این رویکردی است که در آن شرکت افزایش تقاضا را پیش بینی می کند و بنابراین ظرفیت تولید خود را از قبل افزایش می دهد.

مدیریت از استراتژی رهبری به عنوان ابزاری مهم برای جذب مشتریان به سمت محصولات خود و دوری از محصولات شرکت های رقیب استفاده می کند، به ویژه به دلیل کمبود موجودی در زمان تقاضای بالا سعی می‌کند هزینه‌های موجود را به حداقل برساند.

چندین مزیت از استراتژی رهبری وجود دارد و به همین دلیل است که مورد علاقه موجودیت ها است. یکی از معایب استراتژی رهبری این است که اگر تقاضا افزایش نیابد، سازمان با موجودی اضافی گیر می کند.

  1. استراتژی تاخیر

این استراتژی تا حدودی با استراتژی قبلی متفاوت است، زیرا سازمان به فریاد تقاضای بالا با افزایش ظرفیت تولید خود پس از شروع کار با تمام قدرت پاسخ می دهد.

تولید را بر اساس فرضیات صرف افزایش نمی دهد زیرا به واقعیت و ارقام نیاز دارد و سپس شروع به عمل بر اساس آن می کند.

مزایای استراتژی تاخیر این است که شرکت هیچ موجودی اضافی همراه خود ندارد، حداقل خطر تولید بیش از حد وجود دارد و تا زمانی که لازم نباشد سرمایه گذاری های کلان را کنار بگذارد.

عیب آن این است که شرکت در صورت تقاضای ناگهانی زیاد، موجودی اضافی همراه خود ندارد. تا زمانی که شرکت موجودی اضافی را انجام دهد، یا تقاضا کاهش می یابد یا مشتریان قبلاً به برند دیگری وفادار شده اند.

  1. استراتژی حریف

این یک استراتژی متوسط ​​در نظر گرفته می شود زیرا ادغام استراتژی های رهبری و تاخیر است. تقاضای بسیار بالا را فرض نمی‌کند و پیش‌بینی نمی‌کند و بر اساس آن شروع به ساختن می‌کند و تا زمانی که به اصطلاح تقاضای بالا درب منزل شما نباشد، بیکار نمی‌نشیند.

در عوض، استراتژی حریف تغییرات کوچکی ایجاد می‌کند و این به شرایط متغیر بازار بستگی دارد. بدون شک انجام آن کمی سخت است، اما خطر آن در مقایسه با آن بسیار کمتر است.

  1. استراتژی تعدیل

این استراتژی شامل کاهش یا اضافه کردن ظرفیت در مقادیر کم، بسته به تقاضای رایج مصرف کننده است. استراتژی تعدیل همچنین می تواند به دلیل برخی تغییرات مهم در محصول انجام شود.