تصمیم گیری چند شاخصه ( Multiple Attribute Decision Making ) رویکردی برای ارزیابی و انتخاب بهترین گزینه در میان گزینه‌های موجود براساس شاخص‌های متنوع، متفاوت و متعارض است. در بسیاری از مسائل تصمیم‌گیری باید از میان گزینه‌های موجود یک گزینه انتخاب شود. شاخص‌های مختلفی در این انتخاب دخیل هستند که کار تصمیم‌گیری را دشوار می‌کنند. روش‌های مختلفی برای این وضعیت پیشنهاد شده‌اند که با عنوان تصمیم‌گیری چندشاخصه شناخته می‌شوند.

در مسائل تصمیم گیری چند شاخصه، تعدای متناهی گزینه، مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و  اولویت بندی می‌شوند تا بهترین گزینه انتخاب شود.

این شیوه تصمیم‌گیری شامل روش‌ها و الگوهایی است که خود به دو دسته جبرانی و غیرجبرانی تقسیم می‌گردد. در بسیاری مسائل تصمیم‌گیری در دنیای واقعی انواع مختلفی از معیارها با ویژگی‌های متنوع و واحدهای سنجش متفاوت وجود دارند. گاهی این معیارها باهم در تضاد و تعارض هستند. استفاده از مدل‌های تصمیم‌گیری چندمعیاره راه مناسبی برای حل این مسائل است. در این آموزش انواع روش‌های تصمیم‌گیری چندشاخصه تشریح شده است.

فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP

فرایند تحلیل سلسله مراتبی که مترادف عبارت  analytic hierarchy process به اختصار AHP است، روشی برای سازماندهی و تحلیل تصمیمات پیچیده، با استفاده از ریاضیات و روانشناسی است.

فرآیند تحلیل سلسله مراتبى که به منظور تصمیم گیرى و انتخاب یک گزینه از میان گزینه های متعدد تصمیم به کمک شاخص هایی که تصمیم گیرنده تعیین می کند که توسط ساعتی ابداع شد. این روش دارای یک ساختار سلسله مراتبی است و اساس آن بر مقایسة زوجی معیارها و مقایسة زوجی گزینه ها (نسبت به هر معیار) نهفته است برای محاسبه مسائل مربوط به AHPاز نرم افزار  EXPERT CHOICE استفاده می نمایند که بطور کلی روش AHP براساس 3 اصل مهم عملی می گردد:

 

 

فرایند تحلیل شبکه ای  ANP

فرایند تحلیل شبکه ای Analytical Network Process, ANP یک روش تصمیم گیری چندمعیاره است . فرایندی که حالت عامتری برای فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP می باشد که تأثیر گزینه ها بر یکدیگر برمبنای هر معیار محاسبه می شود. کاربرد آن در بکار گیری شرایط و متغیرهای کمی و کیفی مساله بطور همزمان است.

ANP جهت اصلاح روش AHP و بر اساس تکنیک سوپر ماتریسها ارایه گردیده است. این روش متشکل از دو بخش سلسله مراتب کنترلی و ارتباط شبکه ای است سلسله مراتب کنترلی : ارتباط بین هدف، معیارها ،زیرمعیارها بوده که ارتباط درونی سیستم تاثیر گذار است . ارتباط شبکه ای : وابستگی بین عناصر و خوشه ها را تشکیل میدهد. در این روش معیارها بعنوان خوشه ها ( گروه ها) وگزینه ها بعنوان زیرگروه یا زیرشبکه( گره یا نود) تعریف میشود. برای محاسبه مسائل مربوط به ANP از نرم افزار کامل تری بنام : Super Decisions استفاده میگردد این روش تفاوت هایی را نیز با روش AHP دارد.

روش SAW

تکنیک ساو یا Simple additive weighting که به اختصار SAW نامیده می‌شود،  یکی از ساده ترین و معمولی ترین روش‌های مربوط به تصمیم گیری چند شاخصه می‌باشد. این روش برای اولین بار در سال ۱۹۷۳ توسط مک کریمون ابداع شده است. در روش SAW تصمیم گیرنده به هر از معیارها یک وزن تخصیص می‌دهد که نشان دهنده اهمیت آن معیار می‌باشد. این روش گزینه ای بهتر است که حاصل جمع مقادیر بی مقیاس شده وزنی آن از بقیه گزینه ها بیشتر باشد. برای استفاده از این روش، مراحل زیر باید طی شوند:

  1. کمی کردن ماتریس تصمیم‌گیری
  2. بی‌مقیاس‌سازی خطی مقادیر ماتریس تصمیم‌گیری
  3. ضرب ماتریس بی‌مقیاس شده در اوزان شاخص‌ها
  4. انتخاب بهترین گزینه

روش تاپسیس (TOPSIS)

تکنیک تاپسیس (TOPSIS) یا اولویت بندی بر اساس شباهت به راه حل ایده آل ( Technique for Order of Preference by Similarity to Ideal Solution) از روش‌های تصمیم گیری چند معیاره است، که نخستین بار بوسیله ونگ و یون در سال ۱۹۸۱ معرفی شد.

از این تکنیک می‌توان برای رتبه بندی و مقایسه گزینه‌های مختلف و انتخاب بهترین گزینه و تعیین فواصل بین گزینه‌ها و گروه بندی آنها استفاده نمود.

می توانید این روش را هر زمان که نیاز به تصمیم گیری تحلیلی بر اساس داده‌های جمع آوری شده دارید، مورد استفاده قرار دهید.

از جمله مزیت‌های این روش آن است که معیارها یا شاخص‌ها می‌توانند دارای واحدهای سنجش متفاوتی باشند و ماهیتی منفی و مثبت داشته باشند. به عبارات دیگر می‌توان از شاخص‌های منفی و مثبت به شکل ترکیبی در این تکنیک استفاده نمود.

فرضیه اساسی TOPSIS این است که گزینه جایگزین انتخابی باید کمترین فاصله هندسی تا راه حل ایده آل مثبت (PIS) و بیشترین فاصله هندسی تا راه حل ایده آل منفی (NIS) را داشته باشد.

متدولوژی تاپسیس اجازه می‌دهد تا توازن بین معیارها هنگامی که عملکرد ضعیف در یک معیار می‌تواند با عملکرد خوب در معیاری دیگر از بین برود را پیدا کنید.

این تکنیک شامل ۶ گام است:

گام ۱) تشکیل ماتریس تصمیم

گام ۲) نرمال نمودن ماتریس تصمیم گیری است.

گام ۳) تعیین راه حل ایده آل مثبت و راه حل ایده آل منفی

گام ۴) بدست آوردن میزان فاصله هر گزینه تا ایده آل‌های مثبت و منفی

گام ۵) تعیین ضریب نزدیکی برای هر یک از گزینه‌ها

گام ۶) رتبه بندی گزینه‌ها بر اساس ضریب نزدیکی

در روش تاپسیس مجموعه ای از گزینه‌ها به وسیله شناسایی وزن برای هر معیار، نرمال سازی امتیازها برای هر معیار و محاسبه فاصله هندسی بین هر گزینه و گزینه ایده آل، که بهترین امتیاز در هر معیار را دارا می‌باشد، مورد مقایسه قرار می‌گیرند.

روش الکتره (ELECTERE)

از مهمترین فنون جبرانی ، برمبنای مفهوم غیر رتبه ای ،جواب این روش براساس یک مجموعه از رتبه هاست این روش به روابط غیر رتبه ای یعنی لزوما به رتبه بندی گزینه ها منتهی نمیشود بلکه ممکن است گزینه هایی را حذف کند. جواب بدست آمده از این روش براساس یک مجموعه از رتبه هاست و در این روش در Ap Aq گزینه های pوq هیچ برتری نسبت به یکدیگر ندارند ولی تصمیم گیرنده ریسک برتری  Ap به Aq را می پذیرد.

در این روش کلیه گزینه ها با استفاده از مقایسات غیر رتبه ای ارزیابی شده و مقایسات زوجی بر اساس درجه توافق از اوزان و درجه اختلاف از مقادیر وزین استوار میب اشد که تواما برای ارزیابی گزینه ها مورد آزمون قرار می گیرد و پایه ریزی آنها بر اساس یک مجموعه هماهنگ و ناهماهنگ پایه ریزی می شود لذا به آن آنالیز هماهنگی نیز می گویند. و بین روش های آن نوع سوم بدلیل حساسیت در تشخیص نسبت به گزینه ها (برتری یا غلبه ) بیشترین کاربرد را در مدیریت و مهندسی دارد.

لذا از این طریق معیارهای کمی و کیفی برای اولویت بندی گزینه ها استفاده می شود و از لحاظ مفهوم برتری و آستانه بی تفاوتی نسبت به سایر روش های تصمیم گیری مورد توجه تر است. این روش حذف و انتخاب سازگار با واقعیت است که گزینه های رقیب با استفاده از مقایسه های غیر رتبه ای ارزیابی می شوند.

روش دیمتل (DEMATEL)

تکنیک‎ دیمتل ‎مخفف عبارت‎ Decision Making Trial And Evaluation ‎است. یکی از انواع روش‌های تصمیم گیری گروهی بر اساس مقایسه‌های زوجی و قضاوت کارشناسان است، که برای مطالعه و حل مسائل پیچیده و در هم تنیده جهان ارائه شده است.

هدف تکنیک دیمتل شناسایی الگوی روابط علی میان یک دسته معیار است.  این تکنیک شدت ‏ارتباطات را به‌ صورت امتیازدهی مورد بررسی قرار داده، بازخوردهای با اهمیت آن‌ها را تجسس ‏نموده و روابط انتقال ناپذیر را می‌پذیرد‎.‎

روش دیمتل روشی است که می‌تواند برای تحقیق و حل گروه‌های مسئله پیچیده و بهم پیوسته مورد استفاده قرار گیرد. محصول نهایی فرآیند دیمتل یک نمایش بصری،  نقشه روابط تأثیر، است.

کاربرد روش دیمتل بسیار گسترده است، از تجزیه و تحلیل تصمیمات مسئله دار در سطح جهانی گرفته تا برنامه ریزی صنعتی.

مهمترین ویژگی روش دیمتل که باعث شده در مسائل تصمیم گیری چند معیاره (MCDM) استفاده می‌شود، ایجاد روابط متقابل بین معیارها است.

مزایای ‏دیمتل

‏۱‏‎- ‎در نظر گرفتن ارتباطات متقابل؛ مزیت این روش نسبت به تکنیک تحلیل شبکه‌ای، روشنی و ‏شفافیت آن در انعکاس ارتباطات متقابل میان مجموعه‌ی وسیعی از اجزاء می‌باشد. به‌طوری‌که ‏متخصصان قادرند با تسلط بیشتری به بیان نظرات خود در رابطه با اثرات (جهت و شدت اثرات) ‏میان عوامل بپردازند. ‏

‏۲‏‎- ‎ساختاردهی به عوامل پیچیده در قالب گروه‌های علت و معلولی. این مورد یکی از مهم‌ترین ‏کارکردها و یکی از مهم‌ترین دلایل کاربرد فراوان آن در فرایندهای حل مسئله است. بدین‌صورت ‏که با تقسیم‌بندی مجموعه‌ی وسیعی از عوامل پیچیده در قالب گروه‌های علت معلولی، ‏تصمیم‌گیرنده را در شرایط مناسب‌تری از درک روابط قرار می‌دهد. این موضوع سبب شناخت ‏بیشتری از جایگاه عوامل و نقشی که در جریان تأثیرگذاری متقابل دارند، می‌شود.

نکته: غیر از روش های تشریح شده در این مقاله تصمیم گیری چند شاخصه روش های دیگری نیز دارد، که از آن جمله می توان به روش های زیر اشاره کرد.

  1. روش ویکور (VIKOR)
  2. روش پرامتی (PROMETHE)
  3. روش آراس (ARAS)
  4. روش کوپراس (COPRAS)
  5. روش واسپاس (WASPAS)
  6. روش مورا (MOORA)
  7. روش مولتی مورا (MULTIMOORA)
  8. روش شاخص انتخاب ارجحیت (PSI)
  9. روش پرامتی (PROMETHEE)